دوشنبه هفتم شهریورماه 1390 | هشت ماه و بیست و چهار روز

1390/6/22 8:14

نویسنده : معصومه سادات

1,400 بازدید

اشتراک گذاری

سلام!

خیلی وقت بود نیومده بودم این جا. نه که تنبلیم میشد ها. بابایی هم کاری نمی کرد و از اینا! ساکت

خلاصه الان دست پر اومدم گاوچران

یه بار مامانی کار داشت بعد بابایی رو داد دست من که مراقبش باشم یول من هم سنگ تموم گذاشتم و بابایی رو بردم گردش... هورا

بیت النور / تابستان 1390

با هم رفتیم خونه حضرت معصومه علیهاالسلام. همون جایی که حضرت معصومه علیها السلام اون مدت که قم تشریف داشتند توی اون اتاق بودند ...

خیلی به بابایی خوش گذشت و من از این مسئله خوش حالم . چون تونستم بابایی رو سرگرم کنم تا مامانی برسه... لبخند

در ادامه یه چندتا عکس دیگه از اون روز و یک فیلم که چهار دست و پا مراقب بابایی هستم مشغول تلفن براتون گذاشتم ببینید و نظر بدید و بدونید مثل سامان گلریز سبز من هم نظرهاتون رو میخونم! زبان نیشخند

اینجا در حال تمرکز هستم

بیت النور قم المقدسه تابستان 1390

اینجایی که نشستم دقیقا محراب خونه حضرت معصومه اینا بود

بیت النور قم المقدسه تابستان 1390

خلاصه به یاد همه ی اونایی که میان رو وبلاگم و نظر میذارن هم بودم

این فیلم رو از اینجا دانلود کنید

تا مطلب بعدی خدانگه دار همه

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

خانم گل
10 شهریور 90 1:07

سلام خوب برا خودت می ری دور دور با بابایی جونت اونم که خیلی تحویلت میگیره حسودیمون میشه بهت دخمل بابا قشنگ توضیح میدادی این جا کجاست بعدشم میموندی کمک مامانت بابات به درس ومقشش برسه آخ دلم لک زده واسه سلقی رو مرمر حرم یادش بخیر اون وقتا که کوچیک بودم تو حرم امام رضا سلقی میرفتیم رو مرمرای حرم بوقسوم میخرید مامانی برامون دیگه تو حرم بوقسوم نمیفروشن اصلا دیگه از این بوقسوما هیچ جایی نمیفروشن یادش بخیر چقدر خلوته اینجایی که رفتی به بابات بگو یه جا برای یکی از کامنتات یه جواب نوشتم برو پیداش کن شبا زوتر بخواب که بتونی زودتر از همیشه باباتو و بعدشم مامانتو از خواب بیدار کنی که نه بی خواب کنی موفق باشی

عمه بی بی
11 شهریور 90 16:29

فدات فدات این گل برات

رفتی بیت النور

زیارت قبول یه دعا برام کردی؟ وقتی تعریف می کردی اول اینجوری بودم

بعدش اینجوری شدم

بعدش از خنده غش کردم شکلکات کمه که بتونم بهت بگم چجوری آفرین که مواظب بابایی بیشتر دلته د الاش. بقول ننه گوهر باباشه باباشه باباش همه چه داشه

عمه کوچولو
18 شهریور 90 10:13

فدات فدات چرانبودی

تسنیم

دوشنبه هفتم شهریورماه 1390 | هشت ماه و بیست و چهار روز

نظرات (3)

مطلب بعدی

مطلب قبلی